http://tahoora.ParsiBlog.comطهورParsiBlog.com ATOM GeneratorFri, 29 Mar 2024 16:29:42 GMTطهور515tag:tahoora.ParsiBlog.com/Posts/49/%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d9%83%d8%a7%d9%81%d9%8a%d8%a7%d8%b4+%d8%b5%d9%84%d9%88%d8%a7%d8%aa/Sun, 19 May 2013 13:47:00 GMTاعتكافياش صلوات<div dir='rtl'><p style="text-align: justify;">انتظار کم کم داره به سر مياد و نزديک موسم ضيافت عشق ميشيم، هر کسي که ته ته هاي وجودش، لک زده واسهء خلوت کردن با خدا.... اسباب اساسيه سفر به حرم الهي جمع کنه که خوان رحمتش دوباره گسترده شده... بدوين که جا نمونين.... مبارک باشه اين ايام...... <br />يه سالي که داشتم تو وبلاگا مي گشتم فلسفه اعتکاف، از ديد يکي از دوستان وبلاگ نويس به چشمم خورد..... بد نيست شما هم يه نظري بهش بندازين... البته هر جا دستم اومده... ويراستاري کردم... يعني کلي تو اين متن خودمو شريک کردم.<br />ايشون اينجور گفتن که:</p>
<br><p style="text-align: justify;">اعتکاف در فرهنگ لغت فارسي به معني گوشه نشيني، ولي در فرهنگ لغت دل من به معني در آغوش خدا رفتنه. ميدونين حتي حروف کلمه ي اعتکاف هم معني دارن؟<br />مثلا:<br /><strong>الف:</strong> يعني ايمان ... کسي که معتکف ميشه در همون لحظات اول اعتکاف، خدا يه ايمان قلمبه ميريزه توي قلبش به طوري که تا آخر اعتکاف اصلا توي فکر شهوت و کاراي دنيايي نميره و همهء کاراي او با اخلاص و بي ريا ميشه.<br />ع: يعني عشق ... به به !!! توي اعتکاف (به خصوص نيمه شب هاي اون) آدم غرق در درياي بي پايان عشق ميشه و چيزي رو جز محبوبش نمي بينه. هق هق ها و ناله هاي جوونا نشانگر همين عشقه. (به نظر من اعتکاف اوج عشقه).<br /><strong>ت:</strong> يعني تالّف (تالّف به معني دل کسي رو به دست آوردن و با اون دوست شدن هست). کسي که معتکف ميشه دل امام زمان (عج) رو به دست مياره و به راحتي ميتونه رابطه اي دوستانه اي با حضرت برقرار کنه. معتکف فاصلهء خودش رو با حضرت ولي عصر (عج)کم ميکنه ‍و دنيا و آخرش رو تأمين ميکنه. نه تنها با امام عصر(عج) بلکه با همهء معصومين (س) !!!<br /><strong>ک:</strong> يعني کوثر. انگار يه شاخه پر آب از حوض کوثر کشيدن توي اعتکاف که هر چي معتکف هست از اون سير آب بشن. به خاطر همينه که ميگن هر کي از اعتکاف بر ميگرده پاکه پاک هست. عين اون روزي که تازه از مادر متولد شده. توي اين مورد اصلا شک نکنيد که اعتکاف يه ويروس کش بسيار قوي هست و هيچ ويروسي از دست اون نميتونه فرار کنه! پس اونايي که بار گناهيد (خودم رو ميگم) قدر اعتکاف رو بدونيد!<br /><strong>الف:</strong> براي اين «الف» هرچي فکر کردم چيزي به نظرم نرسيد که يييييهو يادم افتاد به صاحب اعتکاف حضرت امير (ع)..... کي ميتونه پاکباخته تر از اين معتکف پيدا کنه؟<br />چه جانماز پي اعتکاف بردارد چه ذوالفقار به عزم مصاف بردارد<br />علي حقيقت روز است و هيچ جايز نيست که در مقابل شب انعطاف بردارد<br />دو سوي اين کره هريک قلمروي دارند نشد جدائيشان ائتلاف بردارد<br />شبيه خواب سحر سطحي است و زود گذر کسي که دست از اين اختلاف بردارد<br />دوباره مثل علي زاده ميشود اما اگر دومرتبه کعبه شکاف بردارد<br />اگر که حرمت مولا نبود ممکن بود خدا زخلق خود امر طواف بردارد<br /><strong>ف:</strong> يعني فکر. توي اعتکاف به دليل خلوت و تنهايي که وجود داره ميشه عقل رو به کار انداخت و فکر و دل رو يکي کرد. يادتون باشه که فکر کردن يکي از بهترين عبادت هاست و آدم با فکر کردن ميتونه به درجه هاي بالايي برسه (هم در دنيا و هم در آخرت). (معتکفها حواسشون باشه که خودشون رو گير رفيق ها و کاراي فرعي نکنن !!!)<br /> <br />پ. ن: اميدوارم هرکسي قسمتش ميشه به اين مهموني بره باقي دوستاني که دلشون ميخواد باشن اما جور نميشده رو از دعاي خيرشون محروم نکنن............ التماس دعا</p>
<br><p style="text-align: center;"><img src="http://www.askdin.com/gallery/images/378/1_138902151261.jpg" alt="اعتكاف" width="373" height="450" / onload="ResetWH(this,470);"></p>
<br><p> </p></div>طهورtag:tahoora.ParsiBlog.com/Posts/48/%d9%8a%d8%a7+%d9%85%d8%ad%d9%85%d8%af+(%d8%b5)/Sun, 17 Jun 2012 20:01:00 GMTيا محمد (ص)<div dir='rtl'><p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;">شما زمان شروع من ابتداي منيد<br />مسير سبز نجاتِ در انتهاي منيد<br /> <br />اگر چه "اسهد" لحنم مرا بلال نکرد<br />ولي هميشه شما اشهد صداي منيد<br /><br />به شوق روي شما هست وقف محرابم<br />شما تهجدميد و شما دعاي منيد<br /> <br />شما براي خداييد و من براي خودم<br />نه من براي شما نه شما براي منيد<br /><br /> شما بهار، شما آسمان، شما برکات<br />به خاندان شما اهل بيت حق صلوات<br /><br /> <img src="http://www.saifoali.org/up/files/d9o9s05mszft5v9pdeai.gif" alt="" width="314" height="214" / onload="ResetWH(this,470);"></span></p><br><p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;">بهشت را تو ظهور مصوّرش بودي<br />خداي آينه ها را تو دلبرش بودي<br /> <br />تو حق محضي و در خلوت خداوندي<br />کسي نبود فقط تو، تو در برش بودي<br /> <br />براي آن که خدا ناظر خودش باشد<br />شبيه آيينه اي در برابرش بودي<br /> <br />در آن زمان که درختي نبود و برگي هم<br />خداي بود و تو هم سيب نوبرش بودي<br /><br />قرار نيست چهل سال بگذرد از تو<br />تو قبل از آمدنت هم پيمبرش بودي<br /> <br />مدينه تا که تو را داشت تا محمد داشت<br />خدا هميشه در آن شهر رفت و آمد داشت<br /></span></p><br><p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><img src="http://www.saifoali.org/up/files/d9o9s05mszft5v9pdeai.gif" alt="" width="314" height="214" / onload="ResetWH(this,470);"> <br />فدائيان نگاهت شهيد جانانند<br />ملازمان سر کوي تو بزرگانند<br /> <br />فراريان سر گيسويت پر از کفرند<br />اسيرهاي سر زلفت اهل ايمانند<br /> <br />به عقل ناقص ما حق بده به تو نرسد<br />مگر عقول بشر از خدا چه مي دانند<br /><br />نگاه خاک نشينان خانواده ي تو<br />به غمزه مسئله آموز صد مسلمانند<br /><br />رسول سبز ببينم که مي شناسيشان<br />همين قبيله همين ها که شکل سلمانند<br /><br />نگاه روشنت آن روز صرف سلمان شد<br />عرب کنار تو بود و عجم مسلمان شد<br /></span></p><br><p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"> <img src="http://www.saifoali.org/up/files/d9o9s05mszft5v9pdeai.gif" alt="" width="314" height="214" / onload="ResetWH(this,470);"><br /><br />بهشت باغچه ي روشن سراي تو بود<br />گل محمديِ دست بچه هاي تو بود<br /><br />سلام اول صبح و غروب اين خانه<br />مسيح خانه ي زهراي تو صداي تو بود<br /> <br />کمال روح تو با وحي پا نمي گيرد<br />نزول آيه نزول خودت براي تو بود<br /><br />فقط نسيم خوشي شد نصيب جبرائيل<br />همين که مدت کوتاهي آشناي تو بود<br /> <br />تو را کمال نوشتند يا رسول الله<br />بزرگ آل نوشتند يا رسول الله<br /></span></p><br><p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"> <img src="http://www.saifoali.org/up/files/d9o9s05mszft5v9pdeai.gif" alt="" width="314" height="214" / onload="ResetWH(this,470);"><br /><br />تو آفتابي و انوار آفتاب علي ست<br />کتاب سرّي و اسرار اين کتاب علي ست<br /><br />قرار شد همه عقد برادري خوانند<br />براي سهم شما حسن انتخاب علي ست<br /><br />اگر تو خضر رهي مرتضاست موسايت<br />اگر تو آب بقايي بقاي آب علي ست<br /><br />اگر سوال کنند از تو حضرت حق کيست<br />قسم به ذات تو محکم ترين جواب علي ست<br /><br />براي فخر تو اين بس يگانه دامادت<br />جناب حضرت حيدر ابوتراب علي ست<br /><br />به ذره گر نظر لطف بو تراب کند<br />به آسمان رود و کار آفتاب کند<br /><br /> شاعر: علي اکبر لطيفيان</span></p></div>طهورtag:tahoora.ParsiBlog.com/Posts/47/%d9%8a%d8%a7+%d8%b9%d9%84%d9%8a/Sun, 03 Jun 2012 01:46:00 GMTيا علي<div dir='rtl'><p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">سحر 14 خرداد 1391 ..... به وقت مکه سحر ميلاد حضرت امير است. هفته پيش همين موقع ها بود که در لابي هتل براي باز گشت گرد آمديم. از آن زمان تا کنون..... هر لحظه با ياد مسجد الحرام يا حرم نبوي... اشک حلقه ميزند.... آرام نيستم.... </span></p><br><p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">طهور دلش را جا گذاشته.... دلش را کنار باب علي (ع).... روبروي بيت فاطمه(س).....در کوچه بني هاشم... کنار مرقد حضرت رسول(ص) .... در سپيدي ميقات.... در تلبيه اول..... در طواف خانه دوست... در سعي صفا و مرو.... در جرعه اي زمزم....مقابل رکن يماني و نسيم فرح بخشش..... پشت مقام ابراهيم.... ميان حجر اسماعيل جا گذاشته.... بي دل آمده.....<br />الهي..... تو خوب ميداني بر طهور چه مي گذرد. نگاهش روبروي مستجار و رکن يماني جا خوش کرده.... </span></p><br><p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">اي کاش آنجا بودم... و اي کاش آنجا بودم.... و با ذکر نامت زيبايت يا علي، ميلادت را جشن مي گرفتم .....</span></p><br><p style="text-align: center;"><span style="font-size: medium;"><img title="کعبه" src="http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_Kaaba1.jpg" alt="" width="450" height="330" / onload="ResetWH(this,470);"><br /></span></p></div>طهورtag:tahoora.ParsiBlog.com/Posts/46/%d9%85%da%98%d8%af%d9%87+%d8%a8%d8%af%d9%87!+%d9%8a%d8%a7%d8%b1+%d9%be%d8%b3%d9%86%d8%af%d9%8a%d8%af+%d9%85%d8%b1%d8%a7/Sun, 06 May 2012 12:24:00 GMTمژده بده! يار پسنديد مرا<div dir='rtl'><p style="text-align: justify;"> مژده بده! مژده بده! يار پسنديد مرا<br /> سايه‌ي او گشتم و او، بُرد به خورشيد مرا<br /> جان دل و ديده منم، گريه‌ي خنديده منم<br /> يارِ پسنديده منم، يار پسنديد مرا<br /> کعبه منم، قبله منم، سوي من آريد نماز<br /> کان صنمِ قبله‌نما، خم شد و بوسيد مرا<br /> پرتو ديدار خوشش، تافته در ديده‌ي من<br /> آينه در آينه شد: ديدمش و ديد مرا<br /> آينه خورشيد شود، پيش رخ روشن او<br /> تاب نظر خواه و ببين کاينه تابيد مرا<br /> گوهرِ گُم‌ بوده نگر، تافته بر فرق فلک<br /> گوهري خوب‌نظر، آمد و سنجيد مرا<br /> نور چو فواره زند، بوسه بر اين باره زند<br /> رشک سليمان نگر و غيرت جمشيد مرا<br /> هر سحر از کاخ کرم، چون که فرو مي‌نگرم<br /> بانگ لک‌الحمد رسد، از مه و ناهيد مرا<br /> چون سر زلفش نکشم، سر ز هواي رخ او<br /> باش که صد صبح دمد، زين شب اميد مرا<br /> پرتو بي‌پيرهنم، جان رها کرده تنم<br /> تا نشوم سايه‌ي خود، باز نبينيد مرا</p><br><p style="text-align: justify;"><span style="color: #ff0000;"> هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سايه)</span><br /><br />روز شمار سفر به قبله طهور آغاز شد..... <br />از همه همراهان مجازي و حقيقي که به اين وبلاگ و طهور عنايت داشتند و گاهي سر زدند و پندي عرضه کردند و گاهي هم اظهار لطف نمودند کمال تشکر را دارد. طهور از همه عزيزان حلاليت مي طلبد.</p><br><p style="text-align: justify;">پ. ن: براي طهور دعا کنيد که دريابد آنچه مي بايد دريابد.<br /><br /></p></div>طهورtag:tahoora.ParsiBlog.com/Posts/45/%d9%81%d8%a7%d8%b7%d9%85%d9%87+%d8%ac%d8%a7%d9%86%d9%85...../Sun, 15 Apr 2012 02:55:00 GMTفاطمه جانم.....<div dir='rtl'><p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;"><span style="color: #ff0000;">فاطمه جانم، فاطمه جانم، فاطمه جانم</span><br />اي جوانم، قد کمانم، تا به کي سر برسر زانو بگيرم<br />با تو گويم آرزويم، تو دعا کن بعد تو من هم بميرم<br />از چه باغم خو گرفتي، کشتيم پهلو گرفتي<br />تو مرا کشي ز خجلت، بس که از من رو گرفتي<br /><span style="color: #ff0000;">فاطمه جانم، فاطمه جانم، فاطمه جانم</span><br />اي قرارم، اي بهارم، از غمت من را به هر سويي کشاندي<br />اي چراغم، ياس باغم، خيز و بين من را به چه روزي نشاندي<br />جانم از چه نيمه جاني، تو کمانتر از کماني<br />مي کنم من التماست، بلکه پيش من بماني<br /><span style="color: #ff0000;">فاطمه جانم، فاطمه جانم، فاطمه جانم<br /></span><br />به نظرم سحر اول دهه دوم فاطميه سال 1391 باشه..... دلم هوايي اون روزايي شده که اين مرثيه رو گوش ميدادم و با حضرت امير همدردي ميکردم.... دلم هوايي روزايي شده که تمام وجودم غرق وجودت شده بود بانو.......ميدوني چيه خانم؟ هم خودتون مظلومه بوديد و هم ايام سوگواريتون مظلوم هستش....... همين که آدما يادشون نمياد چرا تو کوچه ها دم غروب جوونا تکيه زدن و شربت و چاي نذري ميدن يه نمونه اشه.... اما درد من اين روزا اين نيست......</span></p><br><p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">دردم خيلي بزرگتر از ايناس..... اينکه که دعوت شدم..... اما نميدونم چطور آماده بشم براي ديدارتون..... دردم اينه اگه پذيرفته نشم.... اگه اوني نباشم که هميشه ادعاشو ميکردم ... اگه اوني نباشم که ميخواستم باشم و ميخواستين باشم.... اگه مومنه نباشم.... اگه شيعه پسر عم تون نباشم... اگه من با اين ادعاها، در حقتان جفا کرده باشم.... اگه .... و اگه...... تمام وجودم پره ترس و درد و غم و اشک و آه ميشه.....<br />اي بهارم..... اي قرارم.......<br />اي چراغم.... ياس باغم.....<br />خيز و بين من را به چه روزي کشاندي؟........ميکنم من التماست.........<br />خانمم.... کمکمون کن..... کمک من و همه اونايي که قراره به زودي به ديدارتون بيان...... <br />راستي خانمم تو کدوم کوچه ها سراغتون بگردم؟ .... کجاي بقيع را براي ديدنتون به نظاره بشينم؟ ...... به در خانه تان که رسيدم اذن دخول بخوانم و بر در خانه منتظر بنشينم؟</span></p><br><p style="text-align: justify;"><span style="font-size: small;">پ.ن: جهت دانلود اين مرثيه حضرت زهرا <a title="اي جوانم قد کمانم" href="http://www.bachehayeghalam.ir/media/sound/taheri023(www.BGH.ir).mp3" target="_blank">اينجا</a> کليک کنيد.<br /></span></p></div>طهور